جدول جو
جدول جو

معنی یکه یکه - جستجوی لغت در جدول جو

یکه یکه
گاهی اوقات، تک تک
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
قطعه قطعه، پاره پاره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چکه چکه
تصویر چکه چکه
قطره قطره، چکه چکه مثلاً قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یکی یکی
تصویر یکی یکی
یکی پس از دیگری، یک یک، تک تک، یکایک، یک به یک
فرهنگ فارسی عمید
کلمه فعل، یعنی پیش بیا، (ناظم الاطباء)، پیش بیا و آن کلمه ای است که شبانان بدان صاحب خود را خوانند، (از منتهی الارب)، به تکرار و کسر ها و نیز با تسکین آن و گاهی با تنوین آن ... و گاهی های اول مفتوح شود و گویند یاهیاه، برای واحد و جمع و مذکر و مؤنث، و گاهی تثنیه و جمع بسته میشود و گویند یا هیاهان، یا هیاهون و یا هیاه (به فتح آخر) و یا هیاهتان و یا هیاهات، (ازمنتهی الارب)، صاحب اقرب الموارد آرد: یا هیاه، کلمه ای است که با آن انسان و چهارپا را می خوانند، یعنی پیش بیا، در آن مفرد و مثنی و جمع و مذکر و مؤنث یکسان است، برای آنکه از اصوات است و بعضی مثنی و جمع مؤنث کنند چنانکه برای مثنی یا هیاهان و برای جمع یا هیاهون و برای مؤنث یا هیاهه به فتح آخر و برای مثنی مؤنث یا هیاهتان و جمع مؤنث یا هیاهات گویند یعنی پیش بیایید، و رجوع به لسان العرب و المعرب جوالیقی شود، ابوحاتم گفته است گمان می کنم اصل آن در سریانی ’یاهیا شراهیا’ باشد، (از المعرب جوالیقی ص 398)
لغت نامه دهخدا
(یَ یَ / یِ یِ)
یکی پس از دیگری. به توالی. پی هم، فرداً فرد. هریک جداجدا. یکی بعد دیگری
لغت نامه دهخدا
(تِکْ کَ / کِ تِکْ کِ / کَ)
پاره پاره و لقمه لقمه. (ناظم الاطباء). قطعه قطعه. بریده بریده
لغت نامه دهخدا
(چِکْ کَ چِکْ کَ)
قطره قطره. چیکه چیکه. (در بسیاری لهجه ها). قطره های آب یا هر مایع دیگر که پی در پی چکد. رجوع به چکه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از چکه چکه
تصویر چکه چکه
قطره قطره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
قطعه قطعه پاره پاره
فرهنگ لغت هوشیار
یکی پس ازدیگری: حوادث زندگیش یکی یکی از جلوچشمش رژه میرفتند، فردافرد هریک جداجدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
قطعه قطعه، پاره پاره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یکی یکی
تصویر یکی یکی
((یِ یِ))
یکی پس از دیگری، فرداًفرد، هر یک جداجدا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
قطعة قطعةٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
Fragmented
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
fragmenté
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
frammentato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
parçalanmış
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
фрагментированный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
zersplittert
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
фрагментований
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
fragmentowany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
ٹکڑے ٹکڑے
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
খণ্ডিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
vipande
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
조각난
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
fragmentado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
断片の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
מפורק
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
खंडित
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
terpecah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
เป็นชิ้น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
gefragmenteerd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
支离破碎的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تکه تکه
تصویر تکه تکه
fragmentado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی